اگه من جاي شما بودم اصلاً نمي ترسيدم و قصد بازگشت نمي کردم چون :

دلم به نقشه اي که در دستم و حتي اگه گمش کنم در سينه و حافظه ام هست،گرم بود.
پس به وضعيتيم، خيلي هم ذوق مي کردم چون هيچوقت گم نمي شدم

به قول معروف به کُر وصلي....

چه جالب بود. فاجعه زماني که نقشه رو خودت بلد نباشي و ادما بخوان کمکت کنن.

اني ذاهب الي ربي سيهدين

سلام.................................وبلاگ قشنگي دارين...اميد وارم موفق باشين.............و به هر چيزي که ميخواين برسين........ممنون خداحافظ.............................

سلام من فرزاد هستم
خودم وبلاگم در مورد عشق و احساس هست که هميشه ناديده گرفته ميشن و اين مطلب شما حالا چه از خودتون باشه چه منبعش
از جاي ديگه باشه واقعا با معنا بود و کلي آدم رو به فکر واميداره
موفق باشيد

بنام خداوند لوح وقلم حقيقت نگار وجود وعدم
خدايي كه داننده ي رازهاست نخستين سر آغاز آغازهاست
سفر بايد كرد تا پخته شود خامي
اما سفر با تدبير ؛سفر با علت؛سفري كه موجب شناخت شود
(من عرف نفسه فقد عرف ربه)
سفر با عشق ؛عشقي كه اسطرلاب اسرار خداست
گاهي به خودمان مغرور مي شويم كه همه چيزو مي دونيم ولي به اون عمل نمي كنيم؛بنده خوب مومن خدا به قرآني كه اندر سينه داري عمل كن كه همان نقشه توست و حافظ توست وهميشه در مسير سير الي الله تو را نگه خواهد داشت. همتتان متعالي ست ؛عزتتان مستدام باد.